۱۳۸۹ خرداد ۲۸, جمعه

آزادم



غل و زنجیرهای ترس، حسرت و شک

رشته های تافته شده در اعماق زنیَّتَم

افسانه های نوشته شده بر پیراهن پاره پاره ام

که بر دوش کشیدمتان همه کودکیم و جوانیم

و به گمانتان به زنجیر کشیده اید همه آزاده گیم را

                ... چه راحت محو میشوید اگر فقط اراده کنم! 




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر